به گزارش پایگاه خبری حیات، پس از سقوط حکومت بشار اسد در دسامبر ۲۰۲۴ و روی کار آمدن احمد الشرع، رهبر گروه هیئت تحریر الشام (HTS)، بحران جدیدی در خاورمیانه در حال شکلگیری است؛ بحرانی که اینبار مستقیماً میان ترکیه و اسرائیل، دو متحد دیرینه ایالات متحده، در خاک سوریه در جریان است.
هر دو کشور در دهههای گذشته از روابط راهبردی با واشنگتن بهرهمند بودهاند. ترکیه از سال ۱۹۵۲ عضو ناتو شد و همیشه بهعنوان خط مقدم این پیمان در جنوبشرقی اروپا ایفای نقش کرده است. از سوی دیگر، اسرائیل از بدو تأسیس در ۱۹۴۸ روابطی خاص با آمریکا داشته و به تسلیحات پیشرفته آمریکایی دسترسی گستردهای دارد. اما امروز، این دو کشور که هریک خود را شریک اصلی واشنگتن میدانند، بهطور مستقیم بر سر کنترل آینده سوریه با یکدیگر درگیر شدهاند.
خلأ قدرت و رقابت منطقهای
با سقوط دولت اسد، سوریه به عرصه رقابت قدرتهای منطقهای بدل شده است. طبق گزارشی در نشریه فارن افیرز، دو کشور همسایه، یعنی ترکیه و اسرائیل، تلاش کردهاند از خلأ بهوجودآمده برای تثبیت حضور خود در سوریه استفاده کنند. HTS که از سال ۲۰۱۹ استان ادلب را در کنترل دارد، با حمایت غیرمستقیم ترکیه در منطقه باقی مانده و اکنون، آنکارا بهدنبال افزایش نفوذ خود است.
در همین حال، اسرائیل نیز سقوط اسد را فرصتی برای گسترش نفوذ در جنوب سوریه تلقی کرده و اقدام به ایجاد مناطق حائل و نفوذ غیررسمی در آن منطقه کرده است. اسرائیلیها نگراناند که ترکیه با حمایت از نیروهای اسلامگرای مخالف اسرائیل، تهدیدی تازه برای امنیت تلآویو ایجاد کند.
مانورهای خطرناک در آسمان
در اوایل ماه مه، هواپیماهای جنگی اسرائیلی و ترکیهای بهصورت مستقل، اما در فواصل خطرناک، در آسمان سوریه فعالیت داشتند. جنگندههای اسرائیلی در حال حمله به مواضع نیروهای افراطی اسلامگرا بودند، در حالی که ترکیه با هدف اخلال در عملیات اسرائیل، اقدام به ارسال سیگنالهای هشدار و ایجاد اخلال در سیستم ناوبری آنها کرد.
رسانههای دولتی سوریه گزارش دادند که در جریان حملات اسرائیلی در حومه حرستا و شهر التل در نزدیکی دمشق، یک غیرنظامی کشته و چند تن دیگر زخمی شدند. به گزارش رسانه ملی اسرائیل، هواپیماهای ترکیهای با هدف وادار کردن جنگندههای اسرائیلی به ترک آسمان سوریه، اقدامات اخلالگرایانه انجام دادند. ترکیه در هفتههای گذشته از گسترش عملیات نظامی اسرائیل در سوریه ابراز نارضایتی کرده و آن را تهدیدی برای منافع خود در منطقه خوانده است.
جاهطلبی مشترک، منافع متضاد
مشکل اساسی این است که هر دو کشور سیاستهای توسعهطلبانهای را در پیش گرفتهاند، اما واشنگتن تاکنون در قبال این رفتارها سکوت کرده یا با آن همراهی کرده است. آمریکا در قبال اشغال بلندیهای جولان توسط اسرائیل پس از جنگ ۱۹۶۷ واکنشی نداشت و حتی بعدها آن را به رسمیت شناخت. در کرانه باختری، شهرکسازیهای اسرائیلی و اخراج ساکنان فلسطینی بدون اعتراض مؤثر از سوی آمریکا ادامه یافته است.
در غزه نیز آمریکا با حمایت تسلیحاتی و سیاسی از اسرائیل، در واقع با روند اشغال و بیرونکردن ساکنان فلسطینی همداستان شده است. اسرائیل در حال حاضر حدود ۵۰ درصد از غزه را در کنترل خود دارد و با ایجاد «منطقه حائل گسترده»، تلاش دارد نفوذ کاملتری اعمال کند.
در سوی دیگر، ترکیه سابقهای طولانی از تجاوزگری نظامی دارد. از اشغال بخش شمالی قبرس در سال ۱۹۷۴، که اکنون ۴۰ درصد خاک این کشور را در اختیار دارد، تا حملات متعدد به خاک عراق و سوریه با هدف سرکوب نیروهای کرد. بهویژه در شمال سوریه، ترکیه با ایجاد مناطق نفوذی، در عمل کنترل بخشهایی از خاک این کشور را بهدست گرفته، بیآنکه ادعای رسمی مالکیت داشته باشد.
چالش واشنگتن در دوستی با دو رقیب
اکنون آمریکا با معضلی جدی مواجه شده است. اهداف اسرائیل و ترکیه در سوریه نهتنها همراستا نیستند، بلکه در تضاد کامل با یکدیگر قرار دارند. ادامه این روند میتواند به درگیری نظامی مستقیم میان دو متحد کلیدی واشنگتن منجر شود؛ رخدادی که برای آمریکا نهتنها هزینهساز، بلکه استراتژیکاً خطرناک خواهد بود.
در شرایطی که هر دو کشور بهدنبال بهرهبرداری از شرایط آشفته سوریه هستند، دولت آمریکا باید به این پرسش پاسخ دهد که تا چه زمانی میتواند جاهطلبیهای متضاد متحدانش را نادیده بگیرد و همچنان مدعی رهبری در خاورمیانه باقی بماند.
منبع؛ باشگاه خبرنگاران
نظر شما